حروفچینی
این واژه در زبان انگلیسی، به معنی چیدن حروف مجزای سربی در کنار هم از روی متنی دستنوشته یا ماشین شده به منظور تکثیر آن متن از طریق چاپ است که امروزه کم و بیش منسوخ شده است. در کاربرد امروز، استفاده از هر یک از شیوههای تایپ رایانهای برای چاپ را نیز میتوان حروفچینی خواند، و چون این عمل، دیگر “چیدن حروف سربی در کنار یکدیگر” نیست، بعضی اصطلاح حروفنگاری را برای آن پیشنهاد کردهاند.
تاریخچه. بشر از دیرباز کوشیده است راهی کمزحمت و مکانیکی برای تکثیر متون ابداع کند. نسخهبرداری با دست، کاری زمان بر و پرهزینه بود. چینیان، نخستین کسانی بودند که راههایی عملی برای تکثیر تصاویر و متون یافتند. روش مورد استفاده آنان، حکاکی روی چوب و سپس آغشتن سطح چوب به مرکّب و آنگاه انتقال آن به کاغذ بود؛ و همین عمل با نام “بصمه” یا “باسمه” در قرون گذشته به ایران رسید و هنوز در تهیه پارچههای قلمکار از آن استفاده میشود. چینیان به فکر تهیه حروف مجزا و چیدن آنها کنار یکدیگر نیز افتادند و نام “پی شِنâگ” به عنوان اولین شخصی که در نیمه قرن یازدهم میلادی از حروف مجزای چوبی استفاده کرد در تاریخ صنعت چاپ ثبت شده است (۳: ج ۱، ص ۸۴۱). در چین، تکمیل فن حروفچینی و چاپ حروفی بهسبب مشکلات خطچینی در همین حد متوقف ماند، تا این که چند قرن بعد، چاپ حروفی در اروپا از نو ابداع گردید.
چاپ باسمهای از قرن چهاردهم میلادی در بعضی از کشورهای اروپایی رواج یافته بود و برخی صنعتگران این کشورها در همان ایام کوششهایی را برای استفاده از حروف مجزای چوبی یا فلزی آغاز کرده بودند. ولی یوهانس گوتنبرگ[۲] آلمانی، که به عنوان مخترع حروفچینی و چاپ حروفی مشهور شده است، سرانجام توانست در دهه ۱۴۴۰ راههای عملیِ ساختن حروف فلزی مجزا را با استفاده از فنون قالبگیری و ریختهگری (حروفریزی) و نیز شیوه چاپ حروف چیده شده در کنار یکدیگر را با دستگاه منگنه پیدا کند. این دستگاه پس از تکمیل، به صورت ماشین چاپ مسطح (برجسته یا برآمده)[۳] درآمد (۷). نخستین کتابی که به این شیوه چاپ شد، نسخهای از کتاب مقدس مسیحیان بود که به “انجیل گوتنبرگ” معروف شده است.
در ایران، قدیمیترین کتاب چاپ شده با استفاده از حروف مجزا در سال ۱۰۵۰ ق./ ۱۶۴۰ م. به دست کشیشان کَرâمِلی در جلفای اصفهان در اواخر سلطنت شاه صفی به چاپ رسیده است (۲: ج ۱، ص ۷۸۶-۷۸۷). اولین کتاب فارسی که با چاپ حروفی در ایران به طبع رسید، رساله فتحنامه از میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی است که در سال ۱۲۳۳ ق. در تبریز توسط آقا زینالعابدین تبریزی چاپ شد. چاپ حروفی (سربی) در ایران تا مدتها تحتالشعاع چاپ سنگی قرار داشت، ولی سرانجام از اوایل قرن چهاردهم هجری، همزمان با پیدایش جنبش مشروطه و رشد نشریات، رواج یافت و در حدود هشتاد سال، تا اواسط دهه ۱۳۴۰ ش.، روش رایج چاپ در ایران بود. امروزه، شیوه چاپ اُفست شیوه رایج چاپ است و حروفچینی با حروف سربی نیز کم و بیش منسوخ شده است.
حروفچینی دستی. اساس چاپ حروفی (سربی)، حروف چاپی بود. هر حرف، قطعه فلزی ریختگی از جنس مخلوطی از سرب و آنتیموان (به اضافه اندکی قلع و مس) بود که بر تارک آن، شکل یک حرف به صورت برجسته و معکوس نقش بسته بود. حروف فلزی دقیقاً با بدنه یکشکل و یک اندازه ساخته میشد و مجموعه آنها (یک دست حروف کامل) تمام حروف الفبا و علائم نقطهگذاری و اعداد و حرکات را در بر میگرفت (۱: ۴۹-۵۷). در شعبه (کارگاه) حروفچینی چاپخانه، حروفچین در مقابل گارسِه (جعبه مشبک حاوی حروف سربی) میایستاد و از روی خبر (نوشتهای که باید حروفچینی میشد) به ترتیبِ حروف نوشته، حرفهای مناسب را از توی گارسه برمیداشت و در “وِرْساد” (ظرف لبهدار کوچکی که در دست چپ خود نگاه داشته بود) کنار هم میچید و زمانی که یک سطر از حروف پر میشد سطر جدیدی را آغاز میکرد. حروفچین ماهر چشمش به خبر بود و دستش که جای حروف را میشناخت از میان خانههای گارسه، حروف مورد نیاز را به سرعت برمیداشت و بدون این که به آنها نگاه کند کنار هم میچید. انگشتش شیار نشانه روی پایه حرف (راده) را لمس میکرد و به راهنمایی آن، همه حروف را در یک جهت کنار هم قرار میداد. حروفچین بعد از چیدن هر چند سطر، حروف چیده شده را به رانگا (سینی فلزی چهارگوشی که کنار دست او روی میز قرار داشت) منتقل میکرد (۳: ج ۱، ص ۸۴۱). همه وسایل اصلی حروفچینی در ایران، به نام روسی آنها خوانده میشود و همین خود نشانه مسیری است که فن حروفچینی و چاپ برای ورود به ایران طی کرده است. حروف چیده شده، بعد از نمونهگیری و تصحیح نوبت اول، به دست صفحهبند به صورت صفحات کتاب یا روزنامه، کنار هم یا به دنبال هم بسته میشد (صفحهبندی) و پس از یکی دو نوبت نمونهگیری و نمونهخوانی و تصحیح، برای چاپ نهایی آماده و به شعبه چاپ فرستاده میشد. زمانی که در پایان عمل چاپ، حروفِ چیده شده دوباره به شعبه حروفچینی باز میگشت، حروف را پخش میکردند؛ یعنی دوباره در خانههای گارسه میریختند تا بار دیگر مورد استفاده قرار گیرد. حروف سربی در ماشین چاپ به تدریج فرسوده میشد یا میشکست و هر چند وقت یک بار باید دوباره نو میشد.
حروف چاپی فارسی با رعایت اصول خط نسخ، طراحی شده و یادگاری از هنر خطاطان کشورهای اسلامی است. برای استفاده از خط نستعلیق در حروفچینی نیز کوششهایی در اوایل قرن بیستم در آلمان به عمل آمد، ولی به سبب پیچیدگیهای کار و تنوع شکلهای گوناگونِ ترکیب حروف، نتیجه مطلوب به دست نیامد تا سرانجام بعد از منسوخ شدن حروفچینی دستی و در دوران حروفنگاری رایانهای، این امر در ایران تحقق یافت.
ردهبندی حروف چاپی به چند طریق انجام میگیرد: از نظر نازکی و کلفتی خطوط، حروف به دو دسته اصلی نازک (مانند حروفی که متن مقاله با آنها چیده شده)؛ و سیاه مانند حروفی که سرفصلها با آن زده شده تقسیم میشود. به این ردهبندی میتوان حروف کج (یا خوابیده یا ایرانیک) را هم افزود. این نوع حروف، در اوایل دهه ۱۳۴۰ ش.، به تقلید از حروف ایتالیک در حروفچینی لاتینی، برای اولین بار در ایران طراحی شد. مبنای دیگر برای ردهبندی حروف چاپی، شکل و ویژگیهای زیباییشناختی آنهاست که، در کاربرد اهل حرفه، “قلم”[۴] خوانده میشود. این اصطلاح اغلب با اسم خاصی نیز به دلخواهِ طراح یا سازنده حروف، مشخص میشود؛ مثل قلمهای “برتولد” یا “اسفرجانی” در دورههای گذشته و قلمهای “لوتوس″، “بدر”، و “نازنین” در زمان حال.
مبنای مهم دیگر برای طبقهبندی حروف چاپی، اندازه آنهاست که، مانند کفش، واحد اندازهگیری خاص خود را دارد. این واحد “پُنط” یا “پونت”[۵] خوانده میشود و در کشورهای قاره اروپا و کشورهای انگلیسی زبان (انگلستان و امریکا) نیز یکسان نیست. پُنط رایج در اروپا پنط دیدو[۶] نام دارد و دقیقاً برابر با ۳۷۶/۰ میلیمتر است. پنط انگلیسی و امریکایی اندکی کوچکتر است و برابر با ۳۵۱/۰ میلیمتر است (۱: ۴۹-۵۷).
در کار حروفچینی دستی در ایران، پنط اروپایی رایج بوده است. متن روزنامهها را با حروف نازک ۱۰ پنط، متن کتابها را با حروف نازک ۱۲ تا ۱۶ پنط، پاورقیها را با حروف نازک ۱۰ تا ۱۲ پنط، عناوین سرفصل را با حروف ۲۴ تا ۳۶ سیاه، و تیتر اول روزنامهها را با حروف ۴۸ تا ۶۰ سیاه میچیدند. بزرگترین تیترها را روزنامهها برای جلب حداکثر توجه با حروف ۷۲ سیاه میزدند و اگر لازم میشد نمونه چاپی تیتر را به کمک فنون عکاسی باز هم بزرگتر میکردند.
ماشینهای حروفچینی سربی[۷] . حروفچینی دستی در بهترین شکل خود، با استفاده مناسب از حروف شکیل و خوشخوان و تنظیم درستِ فواصلِ میانِ کلمات و اِعمال سلیقه حروفچین، میتواند تا حد یک کار هنری ارتقا یابد. کتابهای نفیس چاپ شده در ایران نیز با حروف سربی حروفچینی شدهاند (از بهترین نمونهها، کلیله و دمنه به تصحیح شادروان مجتبی مینوی، چاپ انتشارات دانشگاه تهران، و هر سه جلد دایرهالمعارف فارسی مصاحب است). با این همه، این نوع حروفچینی اساساً کاری کُند، و برای کارکنان شعبه حروفچینی از نظر سلامت زیانآور است. از اینرو، در اواخر قرن نوزدهم کوششهای زیادی برای ماشینیکردنِ عمل حروفچینی و سرعت بخشیدن به آن به عمل آمد و حاصل این تلاشها، ساخته شدن انواع ماشینهای حروفچینی بود که کار ماشین تحریر و دستگاه حروفریزی را توأماً انجام میدادند. از جمله اینها، ماشینهای حروفچینی لاینوتایپ[۸] ، اینترتایپ[۹] ، و مونوتایپ[۱۰] است که هر سه با سربِ مذاب کار میکنند (۵). دو ماشین اول، سطرهای مطالب حروفچینی شده را به صورت یک قطعه سرب یکپارچه بیرون میدهند، ولی ماشین مونوتایپ ـ که صفحه تایپ آن از قسمت حروفریزی آن جداست و اطلاعات حروفچینی بر روی نوارِ کاغذی باریکی پانچ میشود و نوار پانچ شده بعداً به قسمت حروفریزی انتقال مییابد ـ حروف سربی را تکتک ریخته و کنار هم قرار میدهد. انواع فارسی شده این ماشینها در دهه ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ ش. نیز در ایران به کار گرفته شد(۶) مؤسسه اطلاعات تعدادی از ماشینهای حروفچینی اینترتایپ و مؤسسه کیهان و چاپخانه نوبنیاد شرکت افست ماشینهای لاینوتایپ را خریداری کردند. در چاپخانه بانک ملی ایران و چاپخانه انتشارات دانشگاه تهران نیز تعدادی ماشینهای مونوتایپ، که برای حروفچینی کتاب مناسبتر بود، مورد استفاده قرار گرفت.
از مزایای عمده ماشینهای اینترتایپ و لاینوتایپ سرعت بالای آنها بود؛ به طوری که هر ماشین میتوانست به اندازه محصول چند حروفچین دستی کار بیرون بدهد. این ماشینهای پرطاقت توانایی دو و حتی سه نوبت کار در شبانهروز را هم داشتند و با استفاده از آنها، امکان حروفچینی متن یک کتاب راسته (متون ساده و بدون مسئله)، در دو یا سه روز وجود داشت.
عیب بزرگ آنها نداشتن امکان برای اِعرابگذاری، مشکل حروفچینی همزمان کلمات فارسی و لاتینی، و محدودیت در انواع حروفی بود که حروفچین در اختیار داشت و اغلب از یک قلم در دو یا سه اندازه به صورتهای نازک و سیاه تجاوز نمیکرد. عیب دیگر آنها مشکل غلطگیری به خاطر یک تکهبودن تمام حروف یک سطر بود، به طوری که برای درستکردن یک غلط کوچک تمام سطرِ حاوی اشتباه باید دوباره زده میشد و در این میان ممکن بود حروفچین مرتکب خطاهای تازهای بشود، مخصوصاً که مزد او نیز بر اساس تعداد سطوری که زده بود پرداخت میشد و سرعت جای دقت را میگرفت.
در این ماشینها مخزنی از قالبهای خالی حروف (ماتریس) وجود داشت. وقتی حروفچین در صفحه تایپ، شاسی مربوط به حرف معینی را فشار میداد ماتریس آن پایین میافتاد و در کنار ماتریسهای قبلی قرار میگرفت تا سطر پر میشد. آن گاه سرب مذاب، آن ماتریسها را پر میکرد و حروف یک سطر به صورت یکپارچه ریخته میشد و ماتریسها هم بلافاصله به مخزن بازگردانده میشد. صفحهبندی با سطور یک تکه لاینوتایپ یا اینترتایپ، آسانتر از صفحهبندی در حروفچینی دستی بود و حروف نیز به هنگام چاپ استقامت بیشتری داشتند و زیرفشار ماشین به آسانی شکسته نمیشدند (۵).
ماشینهای حروفچینی سربی تا اوایل دهه ۱۳۶۰ ش. هنوز در ایران خدمت میکردند تا اینکه در برابر رواج وسیع حروفچینی با رایانههای شخصی اجباراً از حرکت باز ایستادند.
حروفچینی با ماشین تحریر[۱۱] . در دو دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ ش. چاپ افست در ایران رواج بیشتری یافت و روشهای مناسب با این شیوه چاپ ـ که یکی از مراحل اصلی آن عکسبرداری از متن حروفچینی شده نهایی (نمونه سفید) است ـ نیز به نوبه خود رایج شد. یکی از این روشهای جدید حروفچینی استفاده از ماشین تحریرهای برقی و حافظهدار شرکت آی.بی.ام. بود که دو ویژگی مهم داشتند: اول اینکه در آنها چکشهای آشنای حاوی نقش حروف در ماشین تحریر سنتی جای خود را به گوی حاوی نقش حروف داده بود. این گویها قابل تعویض بودند و، در نتیجه، ماشین تحریرِ واحدی میتوانست به چند زبان و چند قلم، حروف متفاوت تایپ کند. شرکت سازنده این ماشینها چند نوع حروف فارسی مختلف نیز برای آنها آماده کرده بود. دوم اینکه ماشین قادر بود جزئیات متنی را که روی آن تایپ میشد در یک کارت حافظه مغناطیسی ضبط کند و اصلاحاتی را نیز که در مرحله غلطگیری روی متن انجام میگرفت به خاطر بسپارد و بعد متن بیغلط را دوباره با سرعت زیادتری تایپ کند تا برای عکسبرداری مورد استفاده قرار گیرد.
در نتیجه این تواناییها ماشین تحریر آی.بی.ام. که جای خود را در سازمانها و شرکتها گشوده بود به کار حروفچینی جزوه و کتاب و گزارش نیز گمارده شد، و تا اوایل دهه ۱۳۶۰ ش. یکی از روشهای رایج و نسبتاً ارزانتر حروفچینی بود.
حُسن این روش ارزانی نسبی تهیه و نگهداری وسایل و عیب آن محدودیت در تغییر اندازه حروف بود. بهطور مثال، امکان زدن تیتر و سوتیتر با این ماشینها وجود نداشت و ماشیننویس یا گرافیست ناچار بود برای آمادهکردن تیترها از چاپخانه مدد بگیرد یا از حروف برگردان استفاده کند. همچنین موجود نبودن امکان اعرابگذاری و شکیل نبودن قلمهای طراحی شده از جمله عیوب این روش برای خط فارسی بود.
حروفچینی رایانهای[۱۲] . ماشینهای بزرگ حروفچینی رایانهای، مانند سری ماشینهای لاینوترون[۱۳] ، که امروز دیگر کارآیی خود را از دست دادهاند تا همین اواخر، تا اوایل دهه ۱۳۷۰ ش.، سلاطین بیچون و چرای حروفچینی محسوب میشدند. هر کدام ده دوازده حروفچین (پانچیست)[۱۴] داشتند و فقط چاپخانههای بزرگ و مؤسسات انتشاراتی توانا استطاعت تهیه و نگهداری آنها را دارا بودند. نسل اول این ماشینها که هنوز هم رایانهای نشده بودند به شیوه عکاسی با نور با استفاده از فیلم یا کاغذ حساس کار میکردند. نقش حروف به جای ماتریس فلزی روی صفحات یا استوانههای فیلم نگاتیو قرار داشت و حرکات انگشت حروفچین باعث میشد نقش حرفِ معیّنی بین منبع نور و عدسی دستگاه قرار بگیرد و تصویر آن بر روی فیلمی که در جلوی عدسی قرار داشت تابانده شود. به این ترتیب، عمل حروفچینی تبدیل به یک سلسله نور تاباندنها از نقش حروفِ متفاوت بر فیلمِ حساس شد و این عمل به حروفچینی نوری[۱۵] شهرت یافت. در این ماشینها، برای تغییر اندازه حروف، عدسی دستگاه عوض میشد و، اگر متنی تنوع حروف داشت، کار کندتر انجام میگرفت. حُسن بزرگ این دستگاهها، سازگاری آنها با چاپ اُفست، کیفیت بالاتر نقش حروف چاپی آنها در مقایسه با حروف سربی، و رهاشدن دستاندرکاران حروفچینی و چاپ از زیانهای کار با سرب بود (۴).
در نسلهای بعد، رایانه به مدد انسان آمد و تنظیم فرمانها و سرعت بخشیدن به جریان کار را برعهده گرفت و سپس فرایند عکاسی نیز از جریان حذف شد و نقش هر حرف به جای این که فضای شفاف مشخصی در زمینه سیاه فیلم باشد تبدیل به نقشهای از نقاط سفید و سیاه[۱۶] در حافظه رایانه شد و، با حذف حرکات مکانیکی، سرعت دستگاه افزایش یافت. در ماشینهای لاینوترون مدل ۳۰۳ تنها قسمتهایی از دستگاه که حرکت مکانیکی داشتند، کلیدهای صفحات تایپ و بخشی از دستگاه بود که قرقره کاغذ یا فیلم حساس را پیش میراند.
در اوایل دهه ۱۳۵۰ ش.، تعدادی از ماشینهای بزرگتر حروفچینی رایانهای، که بیشتر از خانواده لاینوترون بود، و تعداد زیادتری از ماشینهای کوچکتر حروفچینی رایانهای از نوع کامپست[۱۷] وارد ایران شد و در چاپخانههای تهران و برخی شهرستانها مورد استفاده قرار گرفت. عیب بزرگ این ماشینها از نظر صاحبان آنها هزینه سنگین تهیه مواد مصرفی لازم برای استفاده از آنها بود؛ چون همه نمونهها روی کاغذ عکاسی گرفته میشد و این نمونهها باید در ماشینهای ظهور و ثبوت خودکار[۱۸] شسته میشد و کاغذهای حساس و داروهای شیمیایی مورد نیاز ماشینِ ظهور نیز باید از خارج وارد میگردید و تهیه این مواد در شرایط دشوار اقتصادی و در سالهای جنگ ایران و عراق بسیار گران و دشوار بود. علاوه بر این، انجام برخی کارهای حروفچینی با این ماشینها، مثل جدولبندی، به سبب ناتوانی نسبی رایانهها اشکال داشت.
حروفچینی با رایانههای شخصی. یکی از ویژگیهای دهه ۱۳۷۰ ش. در ایران رواج گسترده رایانههای کوچک شخصی است که به کارهای اداره و خانه کمک میکنند. یکی از نتایج این رواج، و آشنا شدن افراد با رایانه، استفاده وسیع از آن در کار نوشتن و حروفچینی است. رایانه شخصی ابزاری تواناست که سرعت و حجم حافظه و کارآیی آن در سالهای اخیر چندین برابر شده است. در سالهای قبل از دهه ۱۳۷۰ ش. که تنها رایانههای بزرگ در مؤسسات دولتی ایران به کار مشغول بودند، بازار نرمافزار محدود بود و بیشتر برنامههای فارسی نویسی، برنامههایی وارداتی و در اصل نوشته شده برای زبان عربی بود که حروف پ، چ، ژ، گ را به آن افزوده بودند؛ و یا برنامههایی بود که اختصاصاً به سفارش مؤسسه صاحب رایانه نوشته شده بود و در دسترس افراد عادی قرار نداشت.
ورود رایانههای کوچک به بازار این وضع را تغییر داد و بعضی از شرکتهای رایانهای که کارشان برنامهنویسی و تهیه نرمافزار بود برای نگارش یک برنامه واژهپردازِ مطلوبِ فارسی براساس الگوی بهترین برنامههای نشر رومیزی*[۱۹] جهان، دست به کار شدند. از جمله این مؤسسات شرکتهای نرمافزاری سینا و صابرین بودند که در سال ۱۳۷۱ هر دو، واژهپردازهای فارسی خود را ـ که به ترتیب “زرنگار” و “نقش” نامگذاری شد ـ به بازار عرضه کردند. هر دو برنامه، تواناییهای زیادی دارند و مورد استقبال کاربران قرار گرفتند. نرمافزار زرنگار که با توجه به سوابق و سنتهای حروفچینی فارسی تهیه شده بود، مخصوصاً، مورد توجه ناشران و صاحبان مطبوعات قرار گرفت و، در این بخش از حرفه، عملاً کار حروفچینی را قبضه کرد.
هر برنامه واژهپرداز خوب، امکانات فراوانی دارد که تنوع قلمهای مورد استفاده برای فارسی و غیرفارسی، امکان تغییر اندازه حروف از ۶ پنط تا ۷۲ پنط، امکان اِعرابگذاری کامل، امکان تنظیم فواصل میان کلمات به دلخواه، امکان تایپ کلمات لاتینی در متن فارسی و برعکس، امکان تصحیح متن حروفچینی شده روی صفحه نمایش در حین تایپ یا بعد از آن، امکان خطایابی در متن به شکل خودکار، امکان جدولبندی آسان، امکان ادغام تصویر در متن، امکان صفحهبندی و امکان رؤیت نتیجه کار برروی صفحه نمایش قبل از گرفتن نمونه چاپی، و بسیاری امکانات دیگر که جستوجو و جایگزینی حروف، واژهها، و عبارات از آن جملهاند.
گرفتن نمونه چاپی از متون حروفچینی شده با رایانه، با دستگاه مخصوصی به نام چاپگر[۲۰] ، روی کاغذ تحریر یا گلاسه سفید انجام میگیرد. چاپگرهای لیزری خوب قادرند صفحات متن را با کیفیت بالایی که برای مقاصد چاپ افست کاملاً کافی است به چاپ برسانند و ترکیب “رایانه + نرم افزار توانا + چاپگر لیزری” فرمولی است که امکان حروفچینی حرفهای را در هر اداره و خانهای فراهم آورده، از هر نویسنده و مترجم یک حروفچین بالقوه ساخته، و سبب بیکاری ماشینهای حروفچینی رایانهای بزرگ و پرهزینه و نیز بعضی از مؤسسات حروفچینی قدیمی شده است. با حضور رایانههای شخصی در بازار، میتوان گفت که تنگنای حروفچینی، که سالها یکی از مشکلات کار نشر کتاب در ایران بود، برای همیشه شکسته شده است.
خوشنویسی با رایانه. از دیرباز، امکان حروفچینی با خط نستعلیق آرزویی بود که به سبب مشکلات فنی برآورده نمیشد. حتی وقتی شرکتهای سازنده وسایل حروفچینی رایانهای ماشینهای خود را که با امکانات فارسینویسی مجهز شده بود به بازار ایران عرضه کردند و علاقه سازمانهای ایرانی را به دسترسی به امکان حروفچینی با خط نستعلیق دیدند، راههای تحقق این امکان را آزمودند، ولی موفق نشدند. اما این کار خوشبختانه در ایران سرانجام در اواسط دهه ۱۳۷۰ ش. به دست برنامهنویسان ایرانی تحقق یافت و اکنون سه برنامه خوشنویسی نستعلیق در بازار وجود دارد (نرمافزارهای “نشر الف”، “کلک”، و “چلیپا”) که روی هر رایانه کوچک امروزی قابل اجراست.
اساس کار، گرفتن “مفردات” خط از یکی از استادان خوشنویسی و سپس ادغام این اجزا در برنامه است. صورتهای، خط نستعلیق برای برنامهنویسان گذشته، به دلیل ترکیبی که حروف با یکدیگر پیدا میکردند، بسیار متنوع بود و این تنوعِ با محدودیتهای رایانههای آن زمان قابل مهار نبود؛ ولی با تواناتر شدن رایانههای نسل جدید و افزایش تواناییها و گنجایش حافظه آنها دورنمای رفع اشکال پدیدار شد. برنامههای خوشنویسی موجود با همکاری استادان حاضر تهیه شده است، اما کاملاً قابل تصور است که روزی برنامهای، با استفاده از نمونههای بازمانده از خط استاد بزرگی همچون میرعماد، شیوه خط او را تقلید کند.
منبع : سایت اتحادیه حروفچینی و چاپ دیجیتال